ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها