شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند