ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
هنوز گرم مناجات و گریۀ عرفاتم
چقدر بوی شهادت گرفته است حیاتم
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم
با شمایم ای شمایان بشکهٔ دشداشهپوش
با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید