پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام