آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد