ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است