عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
حوادث: آتش و، ما: خار و، غم: دود و، سرا: بیدر
از آن روزم سیه، دل تیره، لب خشک است و مژگان تر
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده