عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده