آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم