شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام