آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش