خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است