خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز