میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی