ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
تابید بر زمین
نوری از آسمان
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم