هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟