یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز