ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟