ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟