عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
تابید بر زمین
نوری از آسمان
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را
که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی