او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم