ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
خورشید که بوسه بر رخ خاور زد
در سینه دلش مثل پرستو پر زد
هر کس که شود پاک سرشت از اینجاست
تعیین مسیر سرنوشت، از اینجاست
یک لحظه به فکر هستی خویش نبود
دنیاطلب و عافیتاندیش نبود
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
از جوش مَلَک در این حرم هنگامهست
اینجاست که هر فرشته، گلگون جامهست
روز عاشوراست
کربلا غوغاست
حُسنت، به هزار جلوه آراسته است
زیباییات از رونق مه کاسته است
چشم تو نوازشگر و مهرافروز است
در عمق نگاه تو غمی جانسوز است