سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است
ای صبر تو چون كوه در انبوهی از اندوه
طوفانِ برآشفتهٔ آرام وزیده
وقت است که از چهرۀ خود پرده گشایی
«تا با تو بگویم غم شبهای جدایی»