آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
ای بهانۀ عزیز!
فرصت دوبارهام!
پر کشیدهام، چه خوب!
میپرم به اینطرف، به آن طرف
دشت
گامهای جابر و عطیّه را
ای نسیم صبحدم که از کنار ما عبور میکنی
زودتر اگر رسیدی و
آفتاب، پشت ابرهاست
در میانههای راه
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
پل، بهانهای معلّق است
تا به اتّفاق هم از آن گذر کنیم
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست