ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم