شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری