چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود