کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟