کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
بهار، فرصت سبزی برای دیدار است
بهار، فرصت دیدارهای بسیار است
اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
سلام بر تو کتاب ای که آفتاب تویی
گرانترین و گرامیترین کتاب تویی
بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است
بهار فصل صمیمیت خداوند است
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
تو را به جان عزیزت قسم بیا برویم
بیا و در گذر این وقت شب کجا برویم؟