آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام
راه گم کردی که از دیر نصاری سر در آوردی
یا به دنبال مسلمانی در این اطراف میگردی
بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟
وَ قالت بنتُ خَیرِالمُرسَلینا
بِحُزنٍ اُنظُرینا یا مدینا
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
اجل چون سایهای دور و برش بود
و شمشیر بلا روی سرش بود
گذشته چند صباحی ز روز عاشورا
همان حماسه، که جاوید خواندهاند او را
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی