وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
این روزها حال جهان در وضع هشدار است
برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
این روزها حس میکنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یکریز باران است
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر
باید به دنبال صدایی در خودم باشم
در جستجوی کربلایی در خودم باشم
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی