پیوسته نماز در قیام است حسین
هفتاد و دو حج ناتمام است حسین
باز جنگی نابرابر در برابر داشتند
دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر
گر زن به حجاب خویش مستور شود
از دیدۀ آلوده و بد دور شود