بادها از جنوب می‌آیند | شعر هیأت

سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد

مریم سقلاطونی

فرزندان شهدا

غزل

باید به دنبال صدایی در خودم باشم
در جستجوی کربلایی در خودم باشم

مریم سقلاطونی

شعر تعلیمی

غزل‌پیوسته

من آمدم کلماتت به من زبان بدهند
زبان سادۀ رفتن به آسمان بدهند

مریم سقلاطونی

امام سجاد علیه‌السلام

غزل

با گوشۀ شالت پر پروانه‌ها را جمع کردی
گرد و غبار کاشی صحن و سرا را جمع کردی

مریم سقلاطونی

امام عصر علیه‌السلام

غزل

فرق مادر شهید
با تمام مادران دیگر زمین

مریم سقلاطونی

مادران شهدا

نو (نیمایی)

راه می‌رود
سرفه می‌کند

مریم سقلاطونی

جانباز شهید

نو (نیمایی)

زمین تشنه و تن‌پوش تیره... تنها تو
هزار قافله در اوج بی‌کسی‌ها تو

مریم سقلاطونی

شام غریبان

غزل

چنان گنجشک می‌سایم سرم را روی ایوانت
که تا یک‌لحظه بالم حس کند گرمای دستانت

مریم سقلاطونی

امام رضا علیه‌السلام

غزل

ای چشم‌هایت جاری از آیات فروردین
سرشارتر از شاخه‌های روشنِ «والتّین»

مریم سقلاطونی

امام عصر علیه‌السلام

غزل

ناگاه آمدی و صدایی شنیده شد
در صور عشق، سورۀ انسان دمیده شد

مریم سقلاطونی

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

غزل