ای آنکه حدیث تو شنفتن دارد
گل با رخ خوب تو شکفتن دارد
گفتی شب تیره ماه را گم نکنیم
در ظلمت، خیمهگاه را گم نکنیم
ای چشم! از آن دیدۀ بیدار بخوان
ای اشک! از آن چشمِ گهربار بخوان
توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
آیینۀ وحی و آیت بیداریست
کارش همه دلنوازی و دلداریست
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
هی چشم به فردای زمین میدوزی
افتاد سرت به پای این پیروزی
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی