رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
بانو غم تو بهار را آتش زد
داغت دل بیقرار را آتش زد
امشب ردیف شد غزلم با نمیشود
یا میشود ردیف كنم یا نمیشود
شب تا سحر از عشق خدا میسوزی
ای شمع! چقدر بیصدا میسوزی
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
در دل نگذار این همه داغ علنی را
پنهان نکن از ما غم دور از وطنی را