ای بهانۀ عزیز!
فرصت دوبارهام!
پر کشیدهام، چه خوب!
میپرم به اینطرف، به آن طرف
دشت
گامهای جابر و عطیّه را
ای نسیم صبحدم که از کنار ما عبور میکنی
زودتر اگر رسیدی و
پل، بهانهای معلّق است
تا به اتّفاق هم از آن گذر کنیم
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است