ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان