تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم