در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم