ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد» بیاور «میشود»ها را
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
نمی ز دیده نمیجوشد اگرچه باز دلم تنگ است
گناه دیدۀ مسکین نیست، کُمیت عاطفهها لنگ است
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها