سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است