از کار تو تا که سر درآورد بهشت
خون از مژگان تر درآورد بهشت
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
کمتر کسیست در غم من، انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
دوباره بوی خوش مشک ناب میآید
شمیم توست که با آب و تاب میآید
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت