صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد