سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو