آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده
فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود