رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟