غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
آنکه در خطّۀ خون، جان به ره جانان داد
لبِ لعلش به جهانِ بشریّت جان داد
مصائب تو مگر از مسیح کمتر بود؟
چه قدر سهم دل آخرین پیمبر بود؟
محبوبۀ ذات پاک سرمد زهراست
جان دو جهان و جان احمد زهراست
امشب که به نام عشق، آغاز شدهست
دنیا پر از آوازۀ اعجاز شدهست
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود
زمین ز بتکدهها پُر شدهست، ابراهیم!
دوباره دور تفاخر شدهست ابراهیم
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان