ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...