این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين