ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين